برچسب : نویسنده : صفدر کرمی safdar72 بازدید : 704
برچسب : نویسنده : صفدر کرمی safdar72 بازدید : 852
هیچ چیز مرا از هجوم خالی اطراف نمی رهاند
و
فکر می کنم این ترنم موزون حزن
تا ابد شنیده خواهد شد
نه
وصل ممکن نیست !!!
همیشه فاصله ای هست...
عشق ...برچسب : نویسنده : صفدر کرمی safdar72 بازدید : 1510
خیلی دیر....
"عزیزم"...
"گلم"...
"عشقم"...
تکیه کلامش بود....
خدا را دوست بدار...
حداقلش این است که یکی را دوست داری که روزی به او می رسی....
حواسم را هر کجا پرت می کنم باز کنار تو می افتد....
در نانوایی هم صف " یک دانه " ای ها جداست... از جذام هم بدتر است "تنهایی"...
تو آنجا....من اینجا....همه راست می گفتند ، توکجا من کجا....
وقتی دو عاشق از هم جدا میشن ...
دیگه نمی تونن مثل قبل دوست باشن....
چون به قلب همدیگه زخم زدن...
نمی تونن دشمن همدیگه باشن...
چون زمانی عاشق بودن...
تنها می تونن آشناترین غریبه برای همدیگه باشن....
مگر چندبار به دنیا آمده ایم...
که اینهمه می میریم؟؟؟؟؟؟
دلم یک دنیا تنهایی می خواهد
با یک عالمه تو
وتمام گوشه کنارهای آغوشت...
دخترک برگشت
چه بزرگ شده بود
پرسیدم پس کبریتهایت کو؟
پوزخندی زد...
گونه اش آتش بود ، سرخ، زرد...
..............
گفتم می خواهم امشب با کبریتهای تو این سرزمین را به آتش بکشم
دخترک نگاهی انداخت ،تنم لرزید..
گفت : کبریتهایم را نخریدند
سالهاست تن می فروشم......
آدمی که منتظر است
هیچ نشانه ای ندارد
هیچ نشانه خاصی!!!
فقط با هر صدایی بر می گردد....
کاش می فهمیدی...
قهر می کنم تا دستم را محکمتر بگیری و بلندتر بگویی
بمان...
نه اینکه شانه بالا بیندازی
وآرام بگویی
هر طور راحتی...........
خسته ام از...تو نوشتن...
کمی از "خودم" می نویسم
این منم که
دوستت دارم
یادم باشد دیگر هرگز خاطره هایم را کند و کاو نکنم!
مثل آتش زیر خاکستر می ماند...
حساب از دستم در رفته...
چندمین بار است که با یاد نگاه آخرت آتش می گیرم....؟؟
یکم بیشتر هوای اینایی که مارو می خندونن داشته باشیم
اونا تو تنهایی هاشون بیشتر غصه می خورن
می دونی چی بیشتر از همه آدم و داغون می کنه؟!
اینکه هر کاری در توانت هست براش انجام بدی...
آخرش برگرده بگه
مگه من ازت خواستم.....
همه رابطه ها با جمله " تو با بقیه فرق داری " شروع می شه...
وبه جمله " تو هم مثل بقیه ای " ختم می شه....
برچسب : نویسنده : صفدر کرمی safdar72 بازدید : 481
دردهـایم نزدیـــک......
کدامین چشمه سمی شد که آب از آب می ترسد
و حتی ذهن ماهیگیر از آن قلاب می ترسد
گرفته دامن شب را سکوتی آنچنان مبهم
که اشک از چشم و چشم از پلک و
پلک از خواب و خواب از خواب می ترسد....
عشق ...برچسب : نویسنده : صفدر کرمی safdar72 بازدید : 555
ببرم بخوابانمش!
لحاف را بکشم رویش!
دست ببرم لای موهایش و نوازشش کنم!
حتی برایش لالایی بخوانم ،
وسط گریه هایش بگویم :
غصه نخور خودم جان!
درست می شود ! درست می شود !
اگر هم نشد به جهنم...
تمام می شود...
بالاخره تمام می شود...!!!
عشق ...برچسب : نویسنده : صفدر کرمی safdar72 بازدید : 755
چرا تا عادتت کردم به فکر رفتن افتادی ؟
چرا باید به تنهایی ؟ دوباره بی تو برگردم ؟
کجای جاده بد بودم ؟ کجای قصه بد کردم ؟من افتخارمیکنم که دوستی مثل علیرضامدیروبلاگ عشق صورتی دارم که همیشه پیشمه:دوسش دارم ،دمش گرم که به من توساخت وبلاگ کمک کرد.¤
برچسب : نویسنده : صفدر کرمی safdar72 بازدید : 735
با بغض بنویسی
با خنده بخوانند....
این روزها کسی از ثابتش استفاده نمی کند
همه اعتباری می خواهند وقابل تعویض
همراه را عرض می کنم.....
برچسب : نویسنده : صفدر کرمی safdar72 بازدید : 575
برچسب : نویسنده : صفدر کرمی safdar72 بازدید : 790